جوان آنلاین: مرد جوانی که برای سرقت وارد ساختمان مسکونی شدهبود، برای اینکه سردردش خوب شود، در محل سرقت قرص مسکن خورد و خوابش گرفت. متهم وقتی چشمانش را باز کرد، متوجه شد مأموران پلیس به دستانش دستبند زدهاند.
چندی قبل، مأموران پلیس تهران با سرقتهای سریالی از خانههایی در خیابانهای شمالی و غربی تهران روبهرو شدند که سارقی در نبود صاحبخانه اموال قیمتی خانه را سرقت میکرد.
یکی از شاکیان به مأموران گفت: «خانهام در طبقه چهارم ساختمان مسکونی در یکی از خیابانهای غربی تهران است. از آنجایی که من و همسرم بازنشسته هستیم، مسافرت زیاد میرویم و چند روز قبل هم همراه همسرم برای دید و بازدید خانواده برادرم به شهرستان رفتیم. ساعتی قبل وقتی به خانه بازگشتیم، با صحنه عجیبی روبهرو شدیم. همه وسایل خانه به هم ریخته و معلوم بود سارق یا سارقانی به خانهمان دستبرد زدهاند. وقتی به سراغ اموال قیمتیمان رفتیم، متوجه شدیم تمامی طلاها و پولها سرقت شدهاست. سارق علاوه بر سرقت اموالمان برای خودش شام هم درست کرده و خوردهبود، چون ماهیتابه و ظروفی که با آن گوشت سرخ کرده همچنان کثیف روی میز رها شدهبود. به نظرم وی خبر داشته که من و همسرم مسافرت هستیم و با خیال راحت همه جا را گشته و پس از پیدا کردن اموال قیمتی و خوردن شام خانه ما را ترک کردهاست. ساختمان ما سرایدار دارد و مجهز به دوربینهای مداربسته است و به همین سبب ما خاطر جمع بودیم، اما الان که دوربینها را بررسی کردیم هیچ ردی از ورود سارق به ساختمان پیدا نکردیم و سرایدار هم متوجه رفت و آمد مشکوکی به ساختمان نشدهاست.»
سارق تک رو
همزمان با ادامه تحقیقات، بررسیهای مأموران پلیس نشان داد سارق یک نفر است و به خانههایی دستبرد میزند که صاحبخانهها برای چند روزی به مسافرت رفتهاند. همچنین مشخص شد متهم خانههایی را برای سرقت انتخاب میکند که صاحبخانه یا تنها زندگی میکند یا زن و شوهر سالخوردهای هستند. بررسیهای فنی حکایت از آن داشت معمولاً دوربینهای مداربسته ساختمانهای سرقتشده مشکل داشتهاند و در مواردی هم که دوربینها کار میکردند، سارق از پشت بام وارد ساختمان شده و به همین دلیل دوربینها تصویر وی را ثبت نکردهاند.
خواب عجیب سارق
در حالی که هر روز به تعداد شاکیان افزوده میشد و سارق تکرو هم هیچ ردی از خود به جای نگذاشتهبود، چند روز قبل زنی در حالی که به آرامی صحبت میکرد، با اداره پلیس تهران تماس گرفت و گفت سارقی در خانهاش خواب است.
با اعلام این خبر به سرعت تیمی از مأموران پلیس به آدرس داده شده اعزام شدند و پس از گشودن در آپارتمان در طبقه پنجم ساختمان مسکونی مرد جوانی را که در اتاق خواب شاکی روی تخت خوابیدهبود، بازداشت کردند. مأموران در کنار متهم کیسهای پیدا کردند که وی اموال سرقتی را داخل آن ریختهبود.
شاکی به مأموران گفت: «من تنها زندگی میکنم و یک روز قبل تصمیم گرفتم برای دیدن یکی از بستگان به شهرستان بروم. یک روز قبل چمدانم را بستم و راهی سفر شدم، اما به خاطر کاری که برایم پیش آمد، تصمیم گرفتم به تهران بازگردم. لحظاتی قبل با کلید در آپارتمان را باز کردم و وقتی به اتاق خواب رفتم، دیدم مردی روی تختخوابم خوابیدهاست. همان لحظه فهمیدم او سارق است و از ترس میخواستم فریاد بزنم، اما با دستم دهانم را گرفتم و آرام از آپارتمانم خارج شدم و در را از بیرون قفل کردم و به پلیس خبر دادم. از طرفی هم به همسایهها خبر دادم تا اگر سارق از خواب بیدار شود، کمک کنند او را بازداشت کنیم.»
متهم پس از انتقال به اداره پلیس در بازجوییها به سرقتهای سریالی اعتراف کرد و در ادامه به دستور بازپرس پرونده برای تحقیقات بیشتر و شناسایی شاکیان احتمالی در اختیار مأموران پلیس قرار گرفت.
گفتوگو با متهم/ سارق گرسنه
متهم مرد جوانی به نام پرویز است که مدعی است هیچ سابقه سرقت ندارد و خانه خودش هم مدتی قبل از سوی سارقانی مورد دستبرد قرار میگیرد. وی میگوید هر زمانی برای سرقت وارد خانهای شدم، گرسنه بودم و قبل از سرقت برای خودم غذا درست میکردم و میخوردم.
پرویز چه شد که در محل سرقت خوابیدی؟
خسته بودم و سرم درد میکرد به همین دلیل قرص خوردم و در محل سرقت خوابم گرفت.
خوابت گرفت یا تصمیم گرفتی بخوابی؟
واقعیتش خوابم گرفت، اما خودم تصمیم گرفتم یک ساعتی بخوابم و بعد که حالم خوب شد از خانه بروم.
فکر نمیکردی صاحبخانه از راه برسد؟
من خیلی خسته بودم و قبل از اینکه برای سرقت وارد آن خانه شوم دو عدد قرص مسکن خوردهبودم. وقتی وارد آنجا شدم، هنوز سرم به شدت درد میکرد. تصمیم گرفتم برای خودم شام درست کنم و بخورم و بعد سرقت کنم. چون معمولاً از صبح تا غروب سر کار و گرسنه بودم. وقتی در یخچال را باز کردم و مقداری گوشت برداشتم، چشمم به داروهای داخل یخچال افتاد و یک قرص آرامبخش برداشتم و خوردم. پس از اینکه غذا درست کردم و خوردم دنبال وسایل قیمتی گشتم و مقداری هم پیدا کردم و داخل کیسهام ریختم، اما احساس کردم سرم خیلی سنگینشده به طوری که توان راه رفتن نداشتم. تصمیم گرفتم ساعتی بخوابم و بعد از آنجا بیرون بروم. از طرفی هم میدانستم صاحبخانه به مسافرت رفتهاست و به همین خاطر فکر کردم مشکلی پیش نمیآید. روی تخت دراز کشیدم و وقتی با سر و صدایی که به گوشم رسید، چشمانم را باز کردم، مأموران پلیس را بالای سرم دیدم.
از کجا خبر داشتی که صاحبخانه مسافرت است؟
من قبل از اینکه ساختمانی را برای سرقت انتخاب کنم، ابتدا با سرایدار آن دوست میشدم و تمامی اطلاعات ساختمان را از طریق او به دست میآوردم. البته من او را فریب میدادم و با چربزبانی از زیر زبانش اطلاعات ساکنان ساختمان را به دست میآوردم. مثلاً میفهمیدم کدام واحد چند نفر زندگی میکنند یا کدام واحد به مسافرت رفتهاست یا دوربین مداربستهاش خراب یا سالم است. این آپارتمان را هم از طریق سرایدار فهمیدم صاحبخانه برای چند روزی به مسافرت رفتهاست.
سرایدار را میشناختی؟
نه.
چطوری با سرایدار آشنا میشدی؟
این شیوه سرقت من بود و یکی از مراحل نقشه سرقت بود.
شیوه و شگرد سرقتهایت چطوری بود؟
من ساختمانهایی را برای سرقت انتخاب میکردم که کنار ساختمان در حال ساختی باشد و داربست هم نصب شدهباشد و آن هم طوری نصب شدهباشد که به پشتبام یا پنجره آپارتمانهای بغلی نزدیک باشد و به راحتی بتوانم از طریق پنجره یا پشتبام وارد ساختمان بغلی شوم. معمولاً دو هفته قبل از سرقت به عنوان کارگر در آن ساختمان مشغول به کار میشدم و در این مدت سعی میکردم با سرایدار ساختمان بغلی دوست شوم و اطلاعات ساکنان را به دست بیاورم. وقتی متوجه میشدم مثلاً فلان واحد زن تنهایی است و به مسافرت رفتهاست، زمانی که هوا تاریک میشد، از طریق داربست وارد ساختمان آنها میشدم و سرقت میکردم.
چطوری هیچ ردی از خودت باقی نمیگذاشتی؟
ساختمانهایی را برای سرقت انتخاب میکردم یا دوربین مداربسته نداشت یا خراب بود. اگر هم دوربین داشت، معمولاً از طریق داربست به پشتبام میرفتم و از در پشتبام وارد ساختمان میشدم تا دوربینها چهره مرا ثبت نکنند.
چند بار سابقه داری؟
من سابقهدار نیستم و چند ماهی است شروع به سرقت کردهبودم.
چه شد که تصمیم گرفتی سرقت کنی؟
حدود یک سال قبل به همین شیوه سارقی به خانه خودم دستبرد زد و من هم تصمیم گرفتم به همین شیوه سرقت کنم.